چگونگی پیدایش مستضعفین از دیدگاه قرآن - دو
«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی ٱلْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیعًا یسْتَضْعِفُ طَآئِفَةً مِّنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْنَآءَهُمْ وَیسْتَحْی نِسَآءَهُمْ ۚ إِنَّهُۥ کانَ مِنَ ٱلْمُفْسِدِینَ - فرعون در زمین (مصر) به برتریجویی برخاسته و مردم آنجا را به چندین گروه اجتماعی تقسیم کرده یکی از این گروهها را به حال خواری و محرومیت درآورده، به ضعف گرفته، جوانان آنها را سر میبرد و زنان را از برای خدمتگذاری زنده نگه میدارد، بیگمان او از تبهکاران است.»
1 – علو در زمین کنایه از سلطهگری و ظلم و ستمگری است.
2 - کلمه شِیعً به معنای فرقه فرقه است.
3 – یسْتَحْی از استحیاء است به معنای زنده نگهداشتن و نکشتن برای خدمتگذاری.
اولین نکتهای که در بیان آیه مطرح میشود تقدم رتبطی سلطهگر در رابطه با تکوینی با زیر سلطه میباشد؛ که این بیان در صورت فرعون تجلی روح سلطهجویی در حرکت انسانها نسبت به تودهها در رابطه با تقسیم تودهها به سلطهگر و زیر سلطه میباشد، طرح شده است.
بنابراین نخستین حقیقتی که از این بیان قرآن برای ما روشن میشود دست گذاشتن بر روی نقطه اصلی انحراف حرکتهای اجتماعی در رابطه با شکل اعتدالی اجتماعی در پیدایش سلطهگر است. پس از دیدگاه قرآن عامل اصلی ایجاد انحراف در حرکت اعتدالی اجتماع پیدایش سلطهجو میباشد و رابطه با پیدایش سلطهگری است که زیر سلطه شکل مییابد یعنی انحراف اجتماعی از شکل اعتدالی آن در رابطه با رشد حس سلطهجویی که زائیده حس استخدامطلبی انسان است، شکل مییابد و پس از پیدایش این حس است که دینامیسم زیر سلطه شکل میپذیرد، بنابراین با توجه به سرآغاز آیه، تقدم رتبطی مستکبر را از نظر تکوینی در رابطه با پیدایش مستضعف درک میکنیم.
پس باید گفت پیدایش مستکبر در حرکت اجتماعی سرآغاز انحراف اجتماع از شکل اعتدالی خود میباشد و بعد از مرحله پیدایش مستکبر است که مستکبر برای ارضاء بیشتر هواهای نفسانی خویش که عبارت است از توسعه بیشتر سلطهجویی خود در زمین میباشد به حرکت خود ادامه داده و در این راه میکوشد تا با تمسک جستن به تمام وسایل ممکن زمینه مناسبی از برای رشد سلطهجویی خویش فراهم سازد و با توجه به دینامیسم حرکتی سلطهگری در مییابیم که مهمترین عامل زمینهساز رشد سلطهجویی مستکبر تخدیر افکار تودهای برای جلوگیری از رشد افکار انقلابی که باعث ایجاد مانع یا سدی در راه حرکت رو به رشد مستکبر میشود، میباشد.
دومین نکته که توجه به آیه برای ما روشن میسازد و بیان آن نمیتواند یک شکل تصادفی داشته باشد، بیان ارض است که صورت مصروف را در رابطه با حرکت فرعون به خود گرفته[1] و با توجه به اینکه در الارض، لام عهد است و سرزمین زیر سلطه فرعون در رابطه با موضوع مصر بوده است و بیان ارض در بیان عرب، بیان عامی است که مشمولیت آن نه تنها بر مصر است، بلکه عامتر از مصر تمام زمین را شامل میشود - توجه به این نکته از آیه است که حرکت ترتیبی پیدایش مستکبر را در رابطه با حرکت اعتدال اجتماع با توجبه به مراحل مختلف این حرکت انحرافی درک میکنیم؛ یعنی در قسمت اول آیه بیانگر مرحله اول پیدایش انحراف (علا) که عبارت از سلطهگری، سرآغاز انحراف اولیه اجتماع از شکل اعتدالی خود میباشد و سپس به بیان حد این سلطهگری میپردازد که این حد در صورت ارض که واژهای است که مشمولیت آن تمام زمین را دارا است بیان میشود و با توجه به این مفهوم است که ما میتوانیم رشد نامحدود سلطهجویی سلطهگر را در صورت فراهم شدن زمینه مناسب رشدی از برای حرکت خود دریابیم که این رشد برای خود حد و مرزی نمیشناسد و پیوسته در راه رسیدن به آن آرمانهای نفسانی خویش که سلطهگری بر زمین است، میکوشد تا به هر طریقی شده زمینی این رشد نامحدود خود را فراهم سازد، پس از ظرف زمین در اینجا معرف حد اعلائیت فرعون که تجلی سلطهجویی سلطهگران میباشد این حقیقت را روشن میسازد که با توجه به پروسه پیدایش سلطهجویی که در رابطه با حس استخدامطلبی یک بعدی شدن نفس در برخورد با طبیعت برای مسلط شدن بر آن شکل میپذیرد، نشان دهند. این حقیقت است که رشد استخدامطلبی انسان در رابطه ارگانیکی با شکل سلطهجویی[2] میباشد.
[1]- اشاره به مضروف بودن زمین در رابطه با قواعد عربی است که (فی) حرف ظرف است که چون بر سر معارض آمد آن را مضروف ساخته.
[2]- در اینجا باید تفاوت بین حس سلطهجویی و حس استخدام طلبی انسان را در رابطه با طبیعت و اجتماع در نظر داشته باشیم، زیرا حس استخدام طلبی که زیربنای تکوینی حس سلطهجویی و در رابطه با تسخیر طبیعت است که شکل مییابد؛ اما سلطه گری در رابطه با سلطه گری بر اجتماع در صورت استقرار تسلط انسان بر طبیعت شکل مییابد؛ یعنی استخدام مطلبی در رابطه با طبیعت است اما سلطه گری در رابطه با اجتماع میباشند.